با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بی‌همتا و (صند) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

چگونگی مواجه نسبت به فردی کاهل ، کم انگیزه و به هر شکل شخصی که از فعالیتی امتناع داشته و تمایل نداشته باشد تا بالکل منصرف نشود 

میتونم با اطمینان بگم که در طول زندگی برای تمام انسانها مقاطعی پیش میاد که به سببِ دلایل گوناگون نسبت به انجام فعالیتی تمایل نداشته باشند . باور نداشتن ، امید نداشتن ، بی انگیزه بودن ، گاهی پرورش و اُخت بودنِ وجودیمون که نسبت به انجام کاری عادت نداشته باشه ، مثلاً ورزشکاری که به مطالعه عادت نداره و یا بالعکس فردی بسیار فعال در مطالعه که از ورزش امتناع میکنه و پرشمار عوامل و مثال های گوناگون که به هر نحو بیانگرِ عدم موافقت و تمایلمون به منظورِ انجام کاریِ .

نکته ی اول و بسیار که میبایست توجه داشته باشیم اینه که پدید آوردن انگیزه در وجود شخص مزبور ، اگر نخستین و مهمترین عامل نباشه ، از مهمترین موارد محسوب میشه . برای ایجاد انگیزه و به حرکت درآمدن ؛ ابتدا میبایست باوری در وجودمون شکل بگیره ، « پس هم تشریح و تعریف به جهت هدف و ثمره ای که از پی اون فعالیت حاصل میشه و هم بیان اینکه چرا و چگونه این مقصود و نتیجه برامون خوب ، مناسب و مفیده » ، و نکته ی دیگر اینکه « بستر رو به جهت فعالیت و واقعیو قابل دستیابی بودنش فراهم آورده ، جلوه دهیم » . 

تا اینجا یه بخش مهم از آنچه میبایست نسبت به هر عاملی که مانع حرکت فردی که با وی در مواجه هستیم و حتی در مواجه با شخص خودمون میشه رو برجای آوردیم ولی در بهترین شکل این موجب آغاز حرکت میشه و اما در طول مسیر ، مراقب باشیم کاری نکنیم که تمایل اندک و یا ظرفیت پایین شخص به سببِ انجام و ادامه ی فعالیت ، بیکباره از بین بره و کلاً از انجامش منصرف بشه . بنابراین لازمه با اعتدال و صبر رفتار کنیم تا هَموَندیو سازگاری وچ، توان و اشتیاقِ شخص قدم به قدم نسب به اون جریان ، اهداف و ثمراتش شکل بگیره . به عنوان مثال فردی سالها در شرایط مختلف کار کرده و یا رژیم غذایی ویژه ای رو رعایت کرده ، طبیعتاً شخصی که تازه شروع بکار کرده باشه و یا به تازگی با پدیده ای بنام رژیم و رعایت رفتار غذایی آشنا شده باشه براش سخته که یکباره اینان رو انجام بده .

در انتهای این مطلب همانند بسیاری از موارد دیگر یادآور میشوم اینان بیانگرِ موضوع و مسئله ای بشکل کلی و گاهاً در قالب مثال است پس فراموش نکنیم که هرچند اینان مواردی بسیار ساده استنباط شوند و در نظرمان اینچنین بنظر برسد که ما این اصل را در زندگی همیشه مد نظر داشته و رعایت میکنیم به عنوان قطعاً روز اول کاری از دیگران انتظار نداریم که همانند شخصی مجرب و کهن فعالیت کنند و از این دسته موارد در ابتدای تفکر به ذهنمان برسد ، لازم میدانم تأکید کنم با تأمل بیشتر و عمیق‌تر گاهاً پرشمار موارد کوچکو بزرگ و نمونه های رفتاری دیگر نزدمان آشکار میشود و متوجه میشویم که میبایست این اصل را در خصوص آن موضوع رعایت میداشتیم ولی اینگونه نبوده .