با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
بسیاری میپنداریم کیفیت محصولات غیر بومی به سببِ رعایت شعور اخلاقی در جوامع دیگر است ولی آیا طُرُق هوشمندانه موجب تولید محصول بهتر نمیگردد ؟
حداقل بنده دو طول عمرم ، مشاهده داشتم که نزد دیگران محصولات خارجی بسیار با کیفیت و عالی از جهات گوناگون تلقی شده ولی آیا دلیل این موضوع مطلقاً به ساختارهای نظراتی موجودِ در آن سرزمین ها و یا وجدان کاریِ ایشان است ؟ در این مطلب قصد ندارم اشاره ای به اینگونه موارد و تأثیراتش داشته باشم و نکته ی مهم این است که چگونه « روش ها و فراید های مناسب و برتر در طول تولید محصول ، موجب نتیجه ای بسیار متفاوت میگردد » .
یک بخش مرتبط به « مواد اولیه ی با کیفیتتر و دستگاههای پیشرفته » در مسیر تولید است ، فرضاً رنگ شدن یک خودرو بوسیله ی یک ربات بسیار سریعتر و بهتر انجام میشود بویژه اگر درجه ی مرغوبیت رنگ و مواد اولیه ی بالاتر باشد و بخش دیگر مربوط به میزان دانایی ، مهارت و چگونگی استفاده و اجرا به جهت کلیت روند تولید است » . به عنوان مثال استفاده از چه نوع متریالِ مناسب ، در هر کدام از قسمتهای خودروی سواری که کارکردی بهتر داشته باشد و یا اینکه گاهاً رنگی بسیار با کیفیت در اختیار داشته باشیم ولی شیوه ی صحیح استفاده از آنرا ندانیم و یا در مثال دیگر تولید یک نمونه تلفن همراه را فرض کنیم ، اکثر موارد سختافزاری به نحو احسن طراحی شده ولی جایگزین شدن چندین قطعه ، بازدهی کلی محصول را به میزان فراوانی افزایش میدهد . بنابراین « گاهاً امکان دسترسی به مواد اولیه و هرآنچه به منظورِ تولید و عرضه ی محصولی لازم است را موجود داریم ولی علم و تجربه ی استفاده صحیح و یا دانشِ تشخیص اینکه از کدام ماده در کدام قسمت استفاده شود برایمان مهیا نیست » . در نتیجه گاهاً وقت و هر نوع هزینه ای که به سببِ تولید محصولی صرف میشود بسیار بیشتر از نمونه مشابه است ولی خروجی کار دارای آن کیفیت نیست و یا عدمِ بهرهبری از طرق مدرن موجب میشود از لحاظ کمیت و ظریفیت تولید به حد مطلوب نرسیم و یا نمونه ی مشابه بسیار ارزان و متنوع تر باشد و پرشمار از اینچونین مسائل که به معنی عدمِ موفقیت و برتریمان در زمینه ی صنعتی و تجاری میگردد .
در نهایت بازهم تأکید مینمایم که مقصود اصلی بنده از بیان این مطلب مذکور ، یادآور شدن بر نکاتی هرچند ساده و مبنایی ولی اصولی کلیدی است که در طول هر نوع فعالیت صنعتی « تلاشمان تنها معطوف تولید نباشد بلکه نوعی برنامه ریزی داشته باشیم که بشکلی جدّی و مداوم ، تحقیق ، پژوهش ، آزمونو خطا ، طراحی های گوناگون و بالکل هرآنچه موجب میگردد دامنه ی شناختمان در راستایِ تولید محصولی غیر و یا به شیوه ای غیر از موارد و روندِ متداولمان ، افزایش یابد و این مهم را با اهمیت برشماریم .